هفده ماهگی
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ پسرم خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 21
بازدید هفته : 45
بازدید ماه : 41
بازدید کل : 25839
تعداد مطالب : 57
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1


خاطرات پسری




پسر دوست داشتنی من

عذر تقصیر جهت تاخیر ، البته نصفش ، چون واقعا نمی ذاری کسی به لپ تاپ روشن دست بزنه

و نصفه باقیشم به خاطر کوتاهی منه

بگذریم ، انشاله درست میشه

خوب دردونه من تو این مدت پیشرفتت تو سرعتت بوده

سرعت عملت تو جا به جا کردن اشیا ریز و درشت خونه از ده وسیله در دقیقه

به ده وسیله در ثانیه ارتقا پیدا کرده

چشم بد ازت دور باشه ایشاله

اما متاسفانه من هیچ پیشرفتی در زمینه تسریع بهبود اوضاع نداشتم که هیچ کندتر هم شدم

ناامید از بقا زحماتم ، هلک و تلکی می کنم دنبالت که

که یعنی هنوز برام مهمه قابلمه جاش رو میز تلویزیون

نیست و لیوان رو مبل و ....

کلا با فلسفه وجودی کمد و کشو کابینت مشکل داری و

طرفدار آزادی ظروف و دستمال ها و البسه از قفسی

که ما آدم بزرگا ساختیم ، هستی .

شایدم حق با تو باشه ، اما چرا کنترل ها رو مدام می ندازی تو حبس ؟؟!!

آخرین بار دو روز طول کشید تا پیداش کنم انداخته بودیش تو ساکت و نمی دونستم گریه کنم یا بخندم

 

عاقل شدی ماشاله ، یسری از اذیتات کم شده و چون بیشتر می فهمی من بیشتر خوشحال میشم

حالا دیگه می فهمی دست نزن یعنی چی

حواست به داغی لیوان چای و غذا هست ، خودت زودتر از من می گی جیزه .

خودت زمان تعویض پوشکت رو بهم می گی ، حتی دیروز رفتی خودت پوشک آوردی دادی دستم و گفتی "جیش"

وقتی می خواستیم بریم بیرون تا حاضر بشیم گوله گوله اشکات می ریخت که زودتر بریم ددر

اما الان صبر می کنی تا منم حاضر بشم .

اگه خوراکی بخوای می گی گاگا

شیر بخوای دهنتو باز می کنی و انگشتتو میزنی رو زبونت

آب بخوای می گی آگو

غذا بخوای می گی هام

دیگه اجازه نمی دی من بهت غذا بدم خودت قاشق و دست می گیری

البته فقط با من این رفتارو داری واجازه می دی  مامانی و خاله ها قاشق دهنت بذارن

خودت لباساتو پهن می کنی تا خشک بشه

بشقابتو می ذاری تو ماشین ظرفشویی اگه درش باز باشه اگه نه می ذاری تو در ماشین لباس شویی

شباهتشون تو پسوند " شویی " هست ، پس میشه !پ

فدات بشم همچین جدی و با دقت گردگیری می کنی ! حتی فرش رو هم گردگیری می کنی

مسواک میزنی خودت البته فقط دندونای پایینی رو

الان یازده تا دندون داری و امروز فردا هم دوازدهمی در میاد .

لباستو خودت انتخاب می کنی

وقت شیر که میشه میری بالشتو هن هن کنان میاری میذاری رو پای من و می خوابی رو بالش و آماده که

شیشه شیر رو بذارم دهنت ، دوست دارم خودم بهت شیر بدم

از شیر مادر که محروم شدی حداقل محبت مادر و فرزندی رو از دست ندیم ،

دلم می گیره خودت شیرتم بخوری و من فقط نگات کنم عزیزم

از خدا خواستم خودش جبران کنه برات و بنیه قوی داشته باشی ، الهی آمین .

ق م .

ت نگذار آدمای حسود و بد خواه دور و برت باشن و نگذار روت تاثیر بذارن.

از خدا می خوام شرجن و انس  رو از تو دور کنه و

آدم های بزرhttp://www.persian-star.org/difference/گ منش و خیر خواه دورت باشن و همنشینت .

انشاله انشاله انشاله .

 

کارهات شیرین تر و حساب شده تر شده

اگه بخوام از شیرین کاریهات بگم باید شبانه روزی بنویسم که نمیشه

الانم سه نصفه شبه و بیدار موندن سخته

از قبل عید من زکام شدم و بعد بابا گلو درد گرفت و ما برای محافظت از تو گذاشتیمت پیش مامانی

ولی مجبور شدیم دو ساعت بیاریمت خونه بابا بزرگینا چون می خواستن برن سفر

با اینکه ماسک زدیم متاسفانه گرفتی مریضی رو 

زنگ زدم دکترت و تلفنی نسخه پیجید ولی دلم آروم نگرفت خیلی بد خلق شده بودی

چون ماشین هم نداریم در حال حاضر از بابا جون ماشین قرض کردیم و بردیمت پیش دکتر قطبی

بماند که چقدر زنگ زدم و سماجت کردم تا بهم وقت داد منشیش ،

چون وقت تلفنی نمی دن و باید حضورن بری

اونم امکان داره تا برسی پر بشه

کارد می زدی خونم در نمیومد ، منشی هم اینقدر سفت

دکتر معاینه ات کرد و گفت کوش راستت ملتهب شده و گلوت چرک کرده و یک و نیم درجه هم تب داشتی

سفکسیم و پروفن و سیتریزین و هانی تیم داد

عین بابا از شربت بدت میاد و کلی گریه می کنی تا بخوری

تا شیشه شربتو تو دستم میبنی فرار می کنی و میگی نه نه نه

من فدات بشم ، درد و بلات بخوره تو سره بد خواهات عزیزم

با اینکه خوش مزه است ولی بازم دوست نداری

دو روزه خوب شدی و من خوشحال که خوب شد به روزگار من نیوفتادی ولی زهی خیال باطل

ولی بعد یک روز اوج بیماری نمایان شد و سرفه و آبریزش بینی و بد اشتهایی

600 گرم کم کردی ، از خدا می خوام هیچ بچه ای مریض نشه

خیلی سخته ، شما بچه ها خیلی کو چولو و گناهی هستین .

از 26 اسفند تا دهم فروردین مریضیت طول کشیده هنوزم آبریش بینیت خوب نشده

اما دیگه بیقرار و تبدار نیستی شکر خدا

ایشاله که دیگه مریض نشی ، همیشه و همیشه تن و روح و فکر و قلبت سلامت باشه پسر قشنگم .

خدایا ، خودت این فرشته ها رو بهمون دادی خودتم نگه دارشون باش .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, :: 3:12 ::  نويسنده : مامان